علی از مهد اوومده خونه. رفتم کتارش نشستم. گفتم پسرم مهد خوب بود ؟؟ میگه آره ولی معلممون خوب نبود. گفتم چرا.کفت چون سر بچها داد زد. گفتم سر تو ک داد نزد ؟؟. گفت نهههه. گفتم چرا ؟؟
گفت چون من بچه ی خوبیم.
قربونه بچه ی خوب
من رفتم رو تختم دراز کشیدم ده ثانیه بعد علی اوومده بغلم خابیده دمرو. میگه مامی ماچاز بده ( یعنی ماساژم بده
دوس داشتم اوون لحظه پرتش کنم از رو تخت پایینِ ولی ماچازش دادم
بعدم یقه تیشرتمو گرفته پاشو پاشو برو بم سیب بده !!!!
درباره این سایت